تا فردوس :در لحظه لحظه های پر غوغای مصلای ساری آنجا که یک شهر به احترام ده هزار شهید به پا خاسته بود لحظه ای در قاب چشمان بارانی ام ترسیم شد که تا همیشه در یادم خواهد نشست آنجا که کبوتران بلند پرواز اما خونین بال شانه به شانه تا دروازه های بهشت بدرقه میشدند یک لحظه کسی در برابر نگاهم ." سرو شد " که عمو فردوسش میخوانند و" کنارش گنجی "بود فرزند شهیدی به همین نام که روزی و روزگاری ساکن شهرک الفبای او بود اینک اما فرماندار شهرستان جویبار است با کوله باری پر از بزرگی بر دوش؛ دیدن معلم وشاگرد آن هم در مصلای عشق و به گاه بدرقه ی شهیدان گمنام که در خوشنامی میدرخشیدند هزار هزار خاطره در یادم زنده کرد که زیبا ترینش حضور کودکان شهید بود در مراسم ازدواج عمو فردوس در سال های نه چندان دور؛ به راستی این چه رمز و رازیست که هر جا رد پایی از شهیدان است سایه ی سبزی نیز از فردوس حاجیان است!
جعفر سهرابی طالقاني روز نامه نگار
منبغ خط سوم
با تشکر از:پایگاه تحلیلی خبری تافردوس